محدودیت!
نمیخوام دوباره حرفای تکراری روبگم .چون هرچی که بوده در نظرات ساهی و من نوشتیم.البته این نظرات وعقایدی هست که از ابتدای تاسیس وبلاگ بوده والبته هست وبا اینکه بارها تکرار کردیم متاسفانه عده ای متوجه نشدن چون نمیخواستن متوجه شن درواقع هدفشون چیزدیگه ای بوده!!خلاصه اینکه گفتنی ها گفته شده وما کاملا به شناخت طرف مقابلمون دست پیداکردیم!!وهم اینکه من برا گفتن مسئله ای دیگه اقدام به گذاشتن این پست کردم.
دوستان متاسفم ازینکه بایداین خبرو بدم که ازین به بعدعلی رغم میل باطنیمون نظرات وبلاگمون به حالت"بعدازتاییدنویسنده "درخواهداومد. البته اولین قضاوتی که ازین موضوع میتونه بشه قابل پیش بینی هست اما دوستان اگردلیلش میخواست موضوع اخیر منظورم مورد انتقاد قرارگرفتن ازهمکلاسی هامون (شایدهنوز شناخته شده نباشن منظورم:دوستانه,عالم بی عمل,هوهوم خواهشا اسمهایی انتخاب کنین که لاقل وقت آدم برا نوشتن گرفته نشه)که البته بعضی ازاونها انتقادشون بیشترجنبه تخریب داشت باشه مامدتهاست که موردلطف دوستان(بخوانیداماباورنکنین)قرارمیگیریم واگه میخواست دلیلش این موضوع باشه بایدزودتر اینکاروانجام میدادیم یا حداقل الان که این موضوع به وجوداومده حالا حالاها اینکارو نمیکردیم!اصلا شاید به حالت تایید درآوردن نظرات موضوع مهمی نباشه اماچون مثل همیشه ممکن بود برداشت های اشتباهی ازکارما بشه مجبورشدم توپست راجع بهش توضیح بدم!
من کاملا این روقبول دارم که این موضوع نشان دهنده انتقادپذیر بودن وبلاگ و محیط آزادوبلاگ هست چون همیشه این موضوع تاثیرخوشایندی توذهن مخاطب نمیذاره اما متاسفم ازینکه بعضی از آدم ها هنوزادب نظردادن در وبلاگ روندارن!!خواهشا دوستان آشنای غریبه مون مجددا ایراد رعایت نکردن ادب رو نگیرن چون لاقل تواین یکی موضوع خبرهیچی رو ندارن که بخوان ایراد بگیرن.......متاسفانه بعضی هنوزنمیدونن که چه چیزی روکجابایدبگن وبه چه کسی!!متاسفم که روزبه روز به تعداداین افراددراطرافم افزوده میشه وحالم بیشترازهمیشه به هم میخوره!
ماهنوزهم انتقادهای هرچندغیرمنصفانه رودروبلاگمون انعکاس خواهیم دادومطمئن باشیداین رویه ادامه خواهدداشت چون این دسته ازانتقادات که بیشترشون جنبه تخریب داره رو ترجیح میدیم به یکسری نظراتی که درشانمون نیست!
راجع به موضوع پیش اومده بیشترازین نمیتونم صحبت کنم!ومطمئنم اونهایی که باید,قضاوت عادلانه راجع به این موضوع خواهندداشت!
مابااینکارفقط میخواستیم یک حریمی برای وبلاگمون درنظر بگیریم!محدودیت های یک دخترهمیشه ودرهمه جا اون رو مجبور به کارهایی میکنه که دوست نداره!ازطرفی خوشحالم ازاتفاقات اخیر که باعث شدااطرافمم روبیشترازهمیشه بشناسم !وچشمانم طوری نسبت به اطراف باز بشه که ازحدقه بزنه بیرون!!
گفتنی هارو گفتم وقضاوت با شما!قضاوت ناعادلانه روهم واگذارمیکنم به عادل ترین.
پ.ن1:خسته شدم بس این همه ادعااطرافم دیدم آخرش یه جسم تهی رویت شد!آهای بعضی ها بیشتر از اینی که هستین خودتونو تابلو نکنییین!آخه طرف سرکلاس صداش درنمیاد!!لعنت به شیطون!!بیخیال....
پ.ن2:دیگه دوست ندارم راجع به این موضوعات پیش وپا افتاده و بی ارزش صحبت کنم چون ما رو از هدف وبلاگمون دورمیکنه .مطمئن باشین به زودی بامطالب جدید ومتنوعی درخدمتتون هستیم!من همینجا این موضوع روتمام شده اعلام میکنم وماکارمون رو باتوجه به اهدافمون ادامه میدیم!
پ.ن3:موش دوونی موقوف!!
پ.ن4:خدایی دوست دارم بدونم آقایون اگه محدودیت های مارو داشتن بازم این همه ادعا میکردن؟؟درک متقابل لطفا!این یه دستوره!!
پ.ن5:ازهمه ممنونم!