پیام نور و آنفولانزای خوکی
این اولین پستیه که بعد از امتحانات وقت کردم بزارم.آره خیلی بده که یه ماه مونده تابستون تموم شه و این اولین پسته منه تو تابستون.خودمم باورم نمیشه که این یه ماه و نصفه ای تابستون چطور و کی گذشت.
نه که نخوام بنویسم میخواستم بنویسم , بنویسم از انتخابات از بعد از انتخابات, گلایه کنم از استاد طراحی معماری ,گلایه کم از استاد برنامه نویسی, گلایه کنم از درس های ارائه شده برای ترم تابستون و و....اما فرصت نکردم وقتی هم فرصت شد دیگه اون موضوع تازگی شو از دست داده بود.
الانم اگه بخوام بنویسم موضوع زیاده: پیام نور خودمون, جریان های اخیر, آنفولانزای خوکی, سریال های آبکیه تابستون امسال و .....اما الان دیگه میدونین چطور شده؟ حداقل من که این طوریم.اینقدر موضوع های تکراری شنیدیم و دیدیم که وقتی تیتر یه مطلب رو می بینیم یا می خونیم می تونیم تا تهش رو بخونیم که نویسنده چی می خواد بگه و تموم حرفاش رو حداقل یه بار یه جا دیگه خوندیم یا دیدیم.حرف تازه ای این روزا نمیشنوم.همش تکرار و تکرار.
نمیخوام حالا که فعلآ پیام نور بینمون نیست!! راجع بهش بنویسم.باشه برای سال تحصیلی آینده.
جریان های اخیرم که نوشتن نداره!داره!؟ تلویزیون به این با حالی و به این آزادی داریم همه رو خودش پخش می کنه.همه رو! همه جریان هارو بی طرفانه تفسیر می کنه!عدالت منشانه عقیده هرکسی رو پخش می کنه!دیگه من راجع به چی بنویسم!؟
آنفولانزای خوکی....می گن این دانشجوهای پزشکی وقتی سرکلاسشون استادها راجع به بیماری های مختلف براشون صحبت می کنن یه حسی پیدا می کنن که الان خودشون اون بیماری رو دارن!اسم این حسه یه چیزی بود هرچی فکر کردم یادم نیومد!الان حکایت منه.هر بیماری ای که اپیدمی میشه تو کشور من فکر میکنم جز اون آدم هایی هستم که اون بیماری رو دارم. مخ همه رو سرویس کردم اینقدر گفتم صدام گرفته نه؟وای آنفولانزا گرفتم!هی می گن بابا والله بلا صدات همین بود!هی میگم نه!وای اون روزی که عطسه کردم نزدیک بود پشتش سکته کنم!همینه دیگه وقتی دل آدمو آب می کنن بایدم ترسید.هم چین راجع به این بیماری حرف زدن که انگاری طاعون اومده!!
من می گم متوقف کردن عمره برای آنفولانزا بهونه ست بهم می گن بیا خوبی به این مردم نیومده!آخه می خواین به عربستان یه درس حسابی واسه رفتاراش بدین چرا بیخودی مردم رو می ترسونین؟؟که حالا مثلآ فکرکنن چی هست این بیماری!به خدا با استراحت خوب می شه!تو همین فامیل ما 2 نفر گرفتن خوب شدن به خدا.تازه میگن آنفولانزای معمولی همچینم از نوع خوکی عذر میخوام نوع A کمتر خطرناک نیست.چرا وقتی بیرون یه نفر تا یه عطسه می کنه همچین نگاش می کنیم انگاری طرف پدر مادرمونو کشته یا بلانسبت مثلا خوک رو وسط جمعیت دیدیم!!!
نمی گم رعایت نکن.اما دیگه جذام بازی درنیاریم خب.تازه شاید بعدی خودت باشی.وقتی قراره 15 تا 20 میلیون نفر بگیرن از کجا معلوم که جزشون نباشی؟تازه اینا وقتی میگن 15 تا 20 میلیون نفر میگیرن احتمالآ قراره هر 70 میلیون بگیرن!البته امیدوارم شما جز اون 15 تا 20 میلیون نفر نباشین اگه بودین هم خیالی نیست یه مدت می تونی از بقیه باج بگیری و بترسونیشون که مثلآ انتقال می دم بهتاااا!واکسنشم که میاد ایشالله وقتی هر 70 میلیون گرفتن واکسنشم میاد!!حالا فکر نکنین من مثلآ خوم گرفتم که اینقدر جوش میزنم که جامعه!!منو بپذیره ها نه.ولی حس می کنم که دارم!فقط حس می کنم.همییین!!
می گم من نمی دونم این چه اصراریه که در تمام سریال های تلویزیون شبی 3 بار قبرستونو نشون بدیم؟و تو هر فیلم بین 1 تا 3 نفر بمیرن تا مردم جذب فیلم بشن.چه اصراریه که تموم بازیگرای فیلم حداقل یه هفته تو فیلم مشکی بپوشون یا اصلآ کلآ مشکی بپوشن.می دونم که دنیا فانیه و دنیا ارزش نداره و آخر کار همه همینه ولی به خدا اگه هرشبم گورستونو نشون ندین مردم ما خودشون شبی نیست که یاد مرگ نیفتن.طرف همین جوریشم وقتی قیمت گوشت و مرغ و... می بینه همون لحظه عزرائیل تنشو می لرزونه.بابا این روزها مردم دیگه از حد فکر کردن به مرگ گذشتن مردم الان آررزوی مرگ خودشونو میکنن!!پس لااقل تو فیلم 30 دقیقه ای و گاهی هم 20 دقیقه ای دیگه بیمارستان و قبرستونو لباس سیاه نشون ندیم.بذارین یه 20 مین یه 20 مین طرف زندگی کنه با فکرهای خوب.الانم که جدیدآ یاد گرفتن فیلمو از قبرستون شروع می کنن آخرشم با قبرستون تموم میشه و این وسطم هیچ کس به هیچ کس نمی رسه!!!!!
بعد اینکه ما کلآ عادت کردیم که همه چیزو به هم بچسبونیم!مثل همین سریال های تلویزیون که به زور همه چی جور درمیاد.یا بعضی آدم ها همه چیزو به خودشون می چسبونن!نمی دونم شاید از بیکاریه.ولی نرخ بیکاری که خیلی پایینه پس چرا تعداد اینجور آدم ها زیاده!!؟
یکی نبود به من بگه تو ترم پاییزو بهارو به زور میخونی ترم تابستونی گرفتنت چی بود که حالا 2 هفته به امتحانات مونده لای کتابمو باز نکردم!تا این جا نیومده بودم یاد درس نیفتاده بودم.حالا شانس آوردم اونقدر جوگیر نشده بودم که 6 واحد بردارم هرچند اگه میخواستمم نمی تونستم با این درسای مزخرفی که ارائه کردن.خدا به داد این امتحانایی که ما شهریور میدیم برسه که نمره ش کی می خواد بیاد؟؟
خدا می دونه که پست بعدیم کی میتونه باشه.کاش حداقل بعضی از روزای هفته مثلآ شبانه روزش 30 ساعت بوود که آدم به همه کاراش می تونست برسه!همش!
براتون تنی مقاوم دربرابر آنفولانزای خوکی آرزومندم.
پ.ن: کافر همه را به کیش خود پندارد...