قفس بارونه کابوس کبوتر/به من چه کوچه باغ شعر سهراب؟!!

- کسانی که خود بسیارند،

نیازی به هم وطن ندارند.

کسانی که خود آزادند،

از زندان به ستوه نمی آیند.

آدمهای اندکند

که به ازدحام محتاجند./دکتر علی شریعتی/

- هیچ وقت ، هیچ کجا، هیچ کس  برای آدم احترام قائل نمیشه مگر اینگه شخصیت آدم قابل احترام باشه! قبول کنیم که خیلی از ما با حرفا و رفتارهای لوس و سبک سرانه ای که تو کلاس و محیط دانشگاه داریم باعث میشیم که استاد هر چی از دهنش در میاد بارمون کنه!! انصافا خیلی جاها حقمونه.

رفتار خیلی ها تو دانشگاه در حد یک دانشجو نیست.تر و خشک هم که با هم می سوزن دیگه!!

- من نمی دونم این "مثلا اساتید دانشگاه" چه منتی دارن سر ما؟! تو  سابقه تدریس تو دانشگاه می خوای بلد هم نیستی تدریس کنی به من چه! چرا حرصتو سر ما خالی می کنی؟

انصافا خیلی از دانشجوهای خودمون مسائل کتاب رو راحت تر و بهتر و درست تر از استاد  توضیح میدن!

-  انتقادات ما از پیام نور باعث شده که یه عده پیام نوریها رو زیر سوال ببرن. فکر می کنم حساب "پیام نور" اساسا از حساب "پیام نوریها" جداست.چرا که "پیام نور" یک شخصیت حقوقی بسیار مزخرف و بی سر سامانه اما "پیام نوری" یک شخصیت حقیقی ساعی و شکست ناپذیره!که با وجود تمام مشکلات و سختی ها داره درس می خونه و جیکش هم در نمیاد.

تشخیص این دو موجود از هم کار بسیار ساده ایه.تعجب می کنم واقعا از خیلیها که قاطی می کنن ماجرا رو !!

- من فکر کردم شایعه است اما کاملا حقیقت داره که دانشگاه ما یعنی پیام نور رشت به رنگ روشن مانتوی بچه ها گیر میده علی الخصوص رنگ سبز!! البته ما که تو این کارا دخالت نمی کنیم اینقدر بهم گیر بدن که خسته بشن. به من چه؟ واقعا به من چه!!

تقدیم به اونی که همیشه هست!

دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته تقسیم کرده است:

1. آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم نیستند

عمده آدمها. حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

2. آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند

مردگانی متحرک در
جهان. خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی شخصیت‌اند و بی اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌اشان یکی است.

3. آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند

آدمهای معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند. کسانی که هماره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

4. آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هستند

شگفت انگیز ترین آدمها. در زمان بودشان چنان
قدرتمند و با شکوه اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم. باز می‌شناسیم. می فهمیم که آنان چه بودند. چه می گفتند و چه می خواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم . هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می آید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد

پ ن:دلم خواست این متن رو این لحظه اینجا بنویسم بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ ارتباطی با موضوع!